این سالها متأسفانه تعداد زیادی از این هنرپیشگان محبوب و دوست داشتنی کشورمان که با آن ها خاطرات شیرینی داشتیم از میان ما رفته اند و چهره در نقاب خاک کشیدهاند. هنرمندانی که سال های سال با سختی ها و مرارت های فراوان زندگی کردند و جاده های هنر را صاف و هموار کردند تا امروزه برخی بی هنران به راحتی بتوانند در این عرصه جولان دهند و مدعی باشند!
مهم نیست که خیلیها امروز سینما را با خط و خال سوپراستارهای جوان میشناسند اما قطعاً بسیاری از افراد به خصوص نسل های پیشین هنوز هم با فیلمها و سریالهای ایرانی و نقش آفرینی این کاراکترهای مهربان و پرمحبت که لحظاتی شیرین و به یادماندنی را برای مردم خلق میکردند نوستالژی دارند. یکی از این هنرمندان زنده یاد نعمت الله گرجی است. هنرمندی محبوب و دلنشین و مهربان!
زنده یاد نعمت الله گرجی متولد نهم فروردین ماه سال ۱۳۰۵ در تهران بود او در جوانی به دلیل علاقه اش به نمایشهای سیاه بازی، به گروههای سیار این نمایشها پیوست و مدتی را به اجرای نمایش در شهرستانها گذراند. پس از بازگشت به تهران، در تئاترهای «جامعه باربد»، «نصر» و «دهقان» فعالیت کرد. بازی در مجموعههای تلویزیونی در اوایل دهه ۱۳۵۰ از جمله «قصه عشق» و «تلخ و شیرین» موجب شهرت او در این زمینه شد.
مرحوم گرجی در بیش از ۹۰ فیلم سینمایی نقشآفرینی کرده است که یک رکورد قابل توجه است. از جمله آثار او در سینما میتوان به «گوزن ها»، «مشت»، «شب شکن»، «محکومین»، «مردی که موش شد»، «درخت گلابی» و «تهران روزگار نو» اشاره کرد.
این هنرمند پر آوازه در تلویزیون هم پرکار بود. او در سریال های محبوب و پرطرفداری مثل «همسران»، «به سوی افتخار»، «تولدی دیگر» و «روزگار جوانی» حضور داشت. در اپیزودی از مجموعه مفرح «قطار ابدی» او نقش پادشاهی را بازی میکرد که ننه شهرزاد برایش قصه میخواند!
از جمله دیگر آثار به یادماندنی مرحوم گرجی باید به سریال «این خانه دور است» اشاره کرد که وی در آن نقشی تلخ داشت. او کاراکتر یک پیرمرد مستمند و فراموش شده را بازی میکرد که در ازای دریافت برخی امتیازات، اخبار آسایشگاه را به گوش مدیر زورگوی آن میرساند. مرحوم گرجی در سال ۱۳۷۹ چشم از جهان فروبست. نکته جالبی که در رابطه با زندگی این هنرمند می توان به آن اشاره کرد این است که وی همواره در اغلب آثارش نقش پیرمردها را بازی می کرد اما سعی داشت که این پیرمردها هیچ گاه کهنه، تکراری و کلیشه ای نشوند!
از جمله خاطرات جالبی که در رابطه با این هنرمند نقل شده می توان به خاطره مرحوم احمد قدیریان معاون دادستان انقلاب در دهه ۶ اشاره کرد که در گفتگو با رجانیوز با ذکر خاطره از چگونگی آزادی فرزندان نعمت الله گرجی هنرپیشه سینما با دستور امام خمینی یاد کرده است، متن این خاطره بدین شرح است: گاهی اوقات امام دستور آزادی برخی از زندانیان را صادر میکردند و سید هم طبیعتاً سمعاً و طاعتاً میپذیرفت. یادم هست در سالهای اولیه بعد از انقلاب سریالی از تلویزیون پخش شد که مرحوم نعمتالله گرجی در آن نقش جالبی را بازی میکرد. ظاهراً حضرت امام (ره) سریال را دیده و به حاج احمد آقا گفته بودند که: «آقای گرجی خیلی خوب نقشش را ایفا کرد. یک روز ایشان را بخواه که اینجا بیاید تا از او تقدیر کنیم.»
مرحوم حاج احمدآقا زنگ زده و آقای گرجی را دعوت کرده بود. او هم هاج و واج مانده بود که با من چه کار دارند؟ ایشان به دفتر امام (ره) رفته و با حالتی میان شوخی و جدی پرسیده بود: «میخواهند اعدامم کنند؟» احمدآقا خندیده و گفته بود: «نه! آقا میخواهند از شما تقدیر کنند.»
آقای گرجی نزد امام رفته و امام (ره) از او تفقد کرده بودند. آقای گرجی هم بسیار تحت تأثیر قرار گرفته و به امام عرض کرده بود: «آقا! من دو تا از فرزندانم به گروهکهائی وابستگی داشتند و الان در زندانند. اگر حضرتعالی میخواهید به بنده لطفی بکنید، دستور بدهید بچههای مرا آزاد کنند. من تعهد میکنم که اینها دیگر وارد هیچ گروه و دستهای نشوند و هیچ کار خلافی هم انجام ندهند.»
امام (ره) فوراً به حاج احمد آقا دستور دادند که بگوئید بچههای ایشان را آزاد کنند. حاج احمدآقا به آقای لاجوردی زنگ زد و ایشان هم روزی را تعیین کرد که آقای گرجی بیاید و بچههایش را تحویل بگیرد. من هیچ وقت آن صحنه یادم نمیرود که ایشان آمد و با هیجان و وجد عجیبی آنها را برد. بعد هم ظاهراً فرزندانش به خارج از کشور رفتند.
ارسال نظر